آربیتراژ Cash-and-Carry و آربیتراژ فاندینگ بیت‌کوین: استراتژی سودده کم‌ریسک

cash and carry

در بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال، بسیاری از تریدرها به دنبال استراتژی‌هایی هستند که بتوانند بدون نیاز به پیش‌بینی جهت حرکت قیمت، سود نسبتاً پایداری کسب کنند. یکی از این روش‌ها، استراتژی آربیتراژ Cash-and-Carry و مدل مشابه آن یعنی Funding Arbitrage است که با استفاده از تفاوت قیمت بین بازار اسپات و بازار آتی یا پرپچوال، فرصتی برای کسب سود کم‌ریسک فراهم می‌کنند. این استراتژی‌ها به‌ویژه در شرایطی که بازار روند مشخصی ندارد (بازار خنثی)، می‌توانند گزینه‌ای مناسب برای تریدرهای حرفه‌ای و حتی کاربران تازه‌وارد باشند. در این مقاله، به بررسی کامل مفهوم Cash-and-Carry، نحوه محاسبه سود سالانه (APR)، تفاوت بین قراردادهای اسپات و پرپچوال، و چک‌لیست ریسک‌هایی مانند فاندینگ، اسلیپیج و کارمزدها خواهیم پرداخت.

آربیتراژ Cash-and-Carry چیست؟

آربیتراژ Cash-and-Carry یکی از استراتژی‌های کلاسیک در بازارهای مالی است که در کریپتو با معاملات اسپات و آتی دائمی (پرپچوال) استفاده می‌شود. در این روش، معامله‌گر به‌طور همزمان در بازار اسپات (خرید) و بازار قرارداد فیوچرز یا پرپچوال (فروش) موقعیت می‌گیرد تا از اختلاف قیمت (بِیس) بین این دو بازار سود کسب کند. این استراتژی در شرایط بازار خنثی عمل می‌کند و ریسک جهت‌گیری قیمت بسیار پایینی دارد، چون با گرفتن موقعیت معکوس در دو بازار، اثر نوسان قیمت دارایی در سود نهایی خنثی می‌شود. به عبارت دیگر، با خرید دارایی (مثلاً بیت‌کوین) در بازار نقدی و هم‌زمان فروش معادل آن در بازار پرپچوال، معامله‌گر تقریباً نرخ فاندینگ مثبت (اگر وجود داشته باشد) و تفاوت اولیه قیمت را قفل کرده و از آن کسب سود می‌کند.

تعریف کارکرد و مکانیزم معاملات Cash-and-Carry

در معامله Cash-and-Carry، ابتدا دارایی پایه را در بازار اسپات می‌خریم (مثلاً ۱ واحد بیت‌کوین) و هم‌زمان همان مقدار را در بازار آتی با تاریخ سررسید مشخص یا قرارداد دائمی شورت می‌کنیم. زمانی که قرارداد آتی قیمت بالاتری نسبت به اسپات دارد (وضعیت «Contango»)، معامله‌گر می‌تواند اختلاف قیمت را قفل کند. در مثال کلاسیک فرضی، اگر قیمت بیت‌کوین در لحظه ۲۰,۰۰۰ دلار در بازار نقدی و قرارداد یک‌ماهه ۲۲,۰۰۰ دلار باشد، با خرید ۱ BTC در اسپات و شورت ۱ قرارداد آتی در قیمت ۲۲,۰۰۰ دلار، اختلاف ۲,۰۰۰ دلاری را در ابتدا بدست می‌آوریم. پس از سررسید (یا تغییر قیمت)، تفاوت قیمت کاهش یافته و معامله‌گر می‌تواند دارایی را تحویل دهد و با فروش در قیمت‌های جدید این اختلاف را نقد کند. حتی اگر پرایس کانورجنس کامل اتفاق نیفتد، تنها از محل اختلاف اولیه قیمت نیز می‌توان سود برد.

در مورد قراردادهای دائمی (پرپچوال) که تاریخ انقضا ندارند، اختلاف قیمت میان بازار اسپات و قیمت پرپچوال عمدتاً با مکانیزم نرخ تامین مالی (Funding Rate) کنترل می‌شود. به این معنا که اگر قیمت پرپچوال بالاتر از اسپات باشد، نرخ فاندینگ مثبت شده و معامله‌گران لانگ در پرپچوال به معامله‌گران شورت پرداخت می‌کنند. در این حالت، استراتژی Cash-and-Carry شکل دیگری به خود می‌گیرد: معامله‌گر ۱) دارایی را در اسپات می‌خرد و ۲) با ارزش یکسان در پرپچوال شورت می‌کند. با این کار هم اختلاف قیمت اولیه (Premium) قفل می‌شود و هم معامله‌گر از دریافت فاندینگ مثبت در پرپچوال سود می‌برد. بالعکس، اگر نرخ فاندینگ منفی باشد (یعنی پرپچوال پایین‌تر از اسپات)، می‌توان استراتژی معکوس (Sell-Spot و Buy-Perp) را اجرا کرد تا از پرداخت فاندینگ به موقعیت لانگ بهره برد.

در مجموع، Cash-and-Carry در بازار ارز دیجیتال عبارت است از خرید همزمان اسپات و فروش معادل آن در آتی یا پرپچوال؛ به طوری که مجموعه پوزیشن‌ها دلتا-خنثی باشند و سود معامله‌گر از اختلاف قیمت (Basis) و پرداخت‌های فاندینگ حاصل شود. از آنجا که معامله‌گر از نوسانات قیمت ارز دیجیتال در امان است، این روش به یک استراتژی بازار خنثی معروف است.

تفاوت قراردادهای آتی سنتی (فیوچرز) و قرارداد دائمی (پرپچوال) و Basis

قراردادهای آتی سنتی (فیوچرز) تاریخ انقضا دارند و در سررسید به قیمت بازار اسپات نزدیک می‌شوند. در آن قراردادها، قیمت آتی معمولاً برابر است با قیمت اسپات به علاوه هزینه‌های نگهداری (Carry). اما در قراردادهای دائمی (پرپچوال)، چون تاریخ انقضا وجود ندارد، بازارها با نرخ فاندینگ به هم متصل می‌شوند. وقتی قیمت پرپچوال بالاتر از قیمت اسپات باشد، نرخ فاندینگ مثبت و در نتیجه لانگ‌ها به شورت‌ها پول پرداخت می‌کنند؛ و بالعکس هنگام کاهش قیمت، لانگ‌ها دریافت‌کننده فاندینگ می‌شوند.

در هر دو حالت، تفاوت قیمت اسپات و آتی (یا پرپچوال) که به آن بیس (Basis) گفته می‌شود، منبع سود Cash-and-Carry است. اگر بازار در حالت Contango باشد (آتی/پرپچوال بالاتر از اسپات)، معامله‌گر Cash-and-Carry لانگ (Long Spot & Short Futures) سود می‌برد. حالت مخالف، Backwardation، زمانی است که پرپچوال یا فیوچرز زیر قیمت اسپات معامله شود. به‌طور خلاصه، هر گاه قیمت پرپچوال از اسپات فاصله معناداری بگیرد، یک فرصت آربیتراژ Cash-and-Carry یا معکوس آن به وجود می‌آید.

به طور مثال، اگر نرخ فاندینگ مثبت باشد، تریدر پوزیشن لانگ اسپات و شورت پرپچوال می‌گیرد و اختلاف قیمت را به علاوه دریافت فاندینگ از آن سوی جبران می‌کند. اگر نرخ فاندینگ منفی باشد (فروفت قیمت پرپچوال)، معمولاً معادل آن با گرفتن پوزیشن لانگ در پرپچوال و شورت در اسپات می‌توان سود برد (معروف به Arbitrage معکوس). اما باید توجه کرد که در حالت منفی، برای شورت کردن در اسپات ممکن است باید دارایی را قرض گرفت که هزینه بهره نیز دارد.

نحوه محاسبه سود سالانه (APR) در آربیتراژ

برای برآورد سود سالانه این استراتژی، باید ترکیبی از Basis و نرخ فاندینگ را در نظر گرفت. اگر با قرارداد آتی سررسیددار کار کنیم، سود قفل‌شده برابر اختلاف قیمت خرید اسپات و فروش آتی است. معمولاً این اختلاف به درصد کل سرمایه بیان می‌شود و درصورت نیاز به دوره زمانی، آن را سالیانه می‌کنند. مثلاً اگر در یک ماه اختلاف ۱.۳% باشد، معادل حدود ۱۶% سالیانه خواهد بود (با ضرب در ۱۲). اما توجه داشته باشید که برای قراردادهای کوتاه‌مدت، درصد سالیانه شده بسیار بزرگ می‌شود (مثلاً قرارداد یک‌روزه ممکن است 30% APR نشان دهد) اما به دلیل کارمزد و نوسان قیمت، قابل دستیابی نیست. بنابراین در عمل بهتر است به اختلاف ثابت (دلار) و تراکم زمانی آن توجه شود.

در صورتی که از قرارداد دائمی استفاده شود و نرخ فاندینگ مثبت باشد، درآمد اصلی از دریافت فاندینگ است. برای مثال، اگر مبلغ ۲۰۰۰ دلار بیت‌کوین را در اسپات بخریم و مشابه آن را در پرپچوال بفروشیم و نرخ فاندینگ هر ۸ ساعت ۰.۰۳٪ باشد، در هر ۸ ساعت حدود ۰.۶ دلار فاندینگ دریافت می‌کنیم. یعنی در روز ۱.۸ دلار و در سال با تقریب: سود سالانه می‌شود. به طور کلی، اگر نرخ فاندینگ یک دوره (مثلاً هر ۸ ساعت) و تعداد دوره‌های یک‌ساله باشد، تقریبی از APR برابر خواهد بود. برای مثال، در سال ۲۰۲۵ نرخ فاندینگ ثابت پرطرفدار رمزارزها در حدود ۰.۰۱۵٪ در هر ۸ ساعت است که در مجموع بیش از ۱۰٪ سالانه می‌دهد. نکته مهم این است که معمولا سود سالانه را به صورت درصدی از سرمایه اولیه می‌سنجند و نه کل ارزش دلاری پوزیشن (یعنی در محاسبه APR، کارمزدها و هزینه نگهداری پوزیشن حذف نمی‌شود).

علاوه بر محاسبه ساده فاندینگ، برخی پلتفرم‌ها APR را هم اعلام می‌کنند. به عنوان مثال، در نمودارهای معاملات آتی ممکن است ستون APR دیده شود که نشان‌دهنده میزان سود سالانه‌شده از Basis است. اما همان‌طور که اشاره شد، یک APR بسیار بالا در قرارداد کوتاه (مثلا ۳۰٪ در روز) اغلب به دلیل تقسیم اختلاف قیمت کوچک بر زمان کوتاه و با صرف نظر از کارمزد است. بدین جهت در تصمیم‌گیری به جای APR صرف، به اختلاف مطلق قیمت (معادل سود تضمین‌شده) و هزینه‌های احتمالی توجه کنید.

جستجو و استفاده از داده‌های آن‌چین (On-Chain)

در عمل برای اجرای این استراتژی، بهتر است اطلاعات مربوط به نرخ فاندینگ و بیس بین بازارها را به صورت لحظه‌ای رصد کرد. برخی سرویس‌ها و دَشبوردها نرخ فاندینگ لحظه‌ای را نمایش می‌دهند و حتی می‌توانند APR تقریبیتان را محاسبه کنند. به‌علاوه، با استفاده از داده‌های آن‌چین (مثلا اختلاف قیمت صرافی‌های مختلف یا تحلیل بازارهای Perp) فرصت‌های آربیتراژ زودتر قابل شناسایی است. به عنوان مثال، اگر در داده‌های زنجیره‌ای مشاهده شود که نرخ فاندینگ اتریوم افزایش یافته، می‌توان این استراتژی را برای اتریوم نیز اجرا کرد. بدین ترتیب آنالیز زنجیره‌ای و مقایسه مداوم داده‌های اسپات و پرپچوال از ملزومات کار است تا هم اختلاف قیمت مناسب را پیدا کنیم و هم از تغییرات آن به‌موقع آگاه شویم (مثلاً قبل از باز شدن بازارهای بزرگ آسیایی فرصت را ببندیم).

مزایا و چالش‌ها (ریسک‌ها) در آربیتراژ Cash-and-Carry

استراتژی Cash-and-Carry به‌طور کلی سود کم‌ریسک (نزدیک به ریسک صفر) در نظر گرفته می‌شود، اما در عمل چند ریسک مهم وجود دارد که معامله‌گر باید مدیریت کند:

  • ریسک نرخ فاندینگ: اگر نرخ فاندینگ مثبت باشد (پرپچوال بالاتر) که منجر به دریافت فاندینگ می‌شود، در صورتی که به ناگهان نرخ فاندینگ به منفی تبدیل شود، معامله‌گر مجبور به پرداخت فاندینگ خواهد شد. همچنین امکان دارد در زمانی که معامله را باز کرده‌اید، فاندینگ منفی باشد (مثلا بازار نزولی) و در این صورت استراتژی معکوس (شورت اسپات و لانگ پرپچوال) نیازمند وام‌گرفتن دارایی در اسپات است که هزینه بهره دارد. مهم است که قبل از معامله، جهت و مقدار احتمالی فاندینگ را بررسی کنید.
  • ریسک کارمزد: هر دو معامله اسپات و فیوچرز در صرافی‌ها کارمزد دارند و اگر از اهرم استفاده شود هزینه بهره هم اضافه می‌شود. این هزینه‌ها مستقیماً سود آربیتراژ را کاهش می‌دهند. همان‌طور که گفته شد، APR نشان‌داده شده در برخی ابزارها معمولا هزینه‌ها را در نظر نمی‌گیرد. به عنوان مثال، اگر اختلاف قیمت آتی و اسپات فقط ۲٪ باشد اما کارمزد کل معاملات ۰.۳٪، عملاً بخش قابل‌توجهی از آن ۲٪ را از بین می‌برد. بنابراین همیشه قبل از ورود، مجموع کارمزدهای خرید اسپات، فروش آتی و هزینه بهره احتمالی را در محاسبه سود نهایی لحاظ کنید.
  • ریسک اسلیپیج: منظور از اسلیپیج (Slippage) تفاوت بین قیمت مورد انتظار و قیمت نهایی اجرای سفارش است. اگر حجم معاملات بالا باشد یا نقدینگی کم باشد، اجرای سریع سفارش ممکن است با قیمت نامطلوب‌تری همراه شود. مثلاً ممکن است برای خرید یک بیت‌کوین در اسپات با بهترین سفارش فعلی، لازم باشد تا نیم درصد قیمت بالاتر سفارش دهید. همین موضوع در فروش آتی نیز ممکن است رخ دهد. اسلیپیج می‌تواند عملاً قسمتی از پایه (Basis) قفل‌شده را از بین ببرد. به همین دلیل، هرچقدر نقدینگی بیشتر و حجم کار مطابق با بازار باشد، ریسک کمتری خواهد داشت. در مثال دریبیت، نشان داده شد که اختلاف کوچک قیمت کوتاه‌مدت ممکن است در عمل صفر شود.
  • ریسک نقدینگی و نوسان: اگر در طول دوره معامله (مثلاً تا سررسید آتی) نوسان قیمت شدید باشد، ممکن است با هزینه مارجین کال یا لیکوئیدیتی مواجه شوید. به‌خصوص اگر از اهرم بالا استفاده کنید، کفایت دارایی وثیقه اهمیت پیدا می‌کند. همچنین تا زمانی که معامله باز است، بخش سرمایه‌ای از بازار خارج شده و نقدینگی کمتری برای امور دیگر دارید.
  • ریسک صرافی و طرف مقابل: در عمل معامله‌گر متکی به عملکرد درست صرافی‌هاست. خطر فنی (مثل اختلال در سیستم) و کلیرینگ (اطمینان از اجرای تعهدات) همیشه وجود دارد. اگر یکی از طرفین قرارداد (مانند صرافی) در سررسید نتواند تعهد خود را انجام دهد، ممکن است سود متعارف تبدیل به زیان شود. به همین دلیل، معامله با صرافی‌های معتبر و در نظر گرفتن جزئیاتی مانند وثیقه‌های لازم و تنظیم‌کردن استاپ‌ها (Stop-Loss) توصیه می‌شود.

به طور کلی، این ریسک‌ها را می‌توان در یک چک‌لیست قبل از ورود به معامله خلاصه کرد:

  • بررسی جهت و ثبات نرخ فاندینگ (آیا مثبت است و روند آن چگونه است؟).
  • محاسبه دقیق کارمزدها (خرید اسپات، فروش فیوچرز، بهره اهرم) و اسلیپیج احتمالی با توجه به نقدینگی.
  • مدیریت مارجین و اطمینان از کافی بودن وجه وثیقه برای مقابله با نوسانات ناگهانی.
  • اطمینان از اعتبار و قابلیت معامله در صرافی (به ویژه در صورت استفاده از وام‌دهی یا اهرم).
  • در نهایت، درک این نکته که «ریسک صفر مطلق» در دنیای واقعی وجود ندارد و سود حاصله معمولا کمتر از اختلاف تئوریک قیمت خواهد بود.

جمع‌بندی

آربیتراژ Cash-and-Carry (آمیزه‌ای از معاملات اسپات و آتی/پرپچوال) یک استراتژی کم‌ریسک و بدون جهت‌گیری است که می‌تواند در بازار بیت‌کوین درآمد قابل‌توجهی ایجاد کند. با این حال، تحلیل دقیق Basis و نرخ فاندینگ قبل از ورود و در طول معامله ضروری است. اگر اختلاف قیمت چشم‌گیر و نرخ فاندینگ مثبت باشد، می‌توان با خرید بیت‌کوین در اسپات و فروش معادل آن در قرارداد دائمی، از دو منبع سود (اختلاف قیمت و فاندینگ) بهره برد. سود نهایی را می‌توان با فرمول‌های ساده سالانه محاسبه کرد، اما هزینه‌های عملیاتی و ریسک‌های ذکرشده را نباید فراموش کرد. با رعایت نکات فنی (نقدینگی، مارجین و…) این استراتژی می‌تواند یک روش مطمئن برای کسب سود سالانه در بازارهای متلاطم ارزهای دیجیتال باشد.

سؤالات متداول

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.