5 استراتژی مبتدی ترید ارز دیجیتال برای استادی در بازار

آموزش ترید

بازار ارز دیجیتال به دلیل نوسانات بالا شناخته می‌شود، به این معنی که فرصت‌های معاملاتی بی‌پایانی حتی برای مبتدیان وجود دارد – البته اگر بدانید چگونه این فرصت‌ها را پیدا کنید. اگر شما تازه سفر معاملاتی خود را آغاز کرده‌اید، احتمالاً با میزان زیادی از اطلاعات موجود در اینترنت احساس سردرگمی خواهید کرد و این موضوع تنها کار را برای درک واضح از بازار دشوارتر می‌کند.



در حالی که هیچ رویکرد واحدی برای همه وجود ندارد، چند استراتژی وجود دارد که معمولاً برای مبتدیان در حوزه رمزارزها خوب کار می‌کنند. در مقاله امروز، ما پنج استراتژی معاملاتی محبوب و مبتدی‌پسند در حوزه ارز دیجیتال را بررسی می‌کنیم.

مبانی معاملات ارز دیجیتال

پیش از آنکه به بحث عمیق وارد شویم، داشتن درک پایه‌ای از نمودارهای کندل‌استیک اهمیت دارد و دسترسی به ابزار نمودار آنلاین، مانند Tradingview، نیز مفید خواهد بود.



تذکر: این محتوا صرفاً برای اهداف اطلاع‌رسانی است و نباید به عنوان مشاوره مالی یا سرمایه‌گذاری تلقی شود. پیش از اتخاذ هرگونه تصمیم سرمایه‌گذاری، این استراتژی‌ها را خودتان آزمایش کنید و ببینید کدام یک برای شما مناسب است.

استراتژی شماره ۱: میانگین متحرک (مووینگ اورج)

میانگین‌های متحرک یکی از محبوب‌ترین اندیکاتور‌ها در تحلیل تکنیکال هستند. این اندیکاتور تکنیکال میانگین قیمت تعداد مشخصی از کندل‌استیک‌ها را نشان می‌دهد. به عنوان مثال، یک میانگین متحرک ۱۰۰ روزه، میانگین قیمت آخرین ۱۰۰ کندل را محاسبه کرده و این مقدار را روی نمودار قرار می‌دهد. با اضافه شدن یک کندل جدید، یک نقطه داده جدید اضافه می‌کند و قدیمی‌ترین را حذف می‌کند – که نتیجه آن خطی صاف بر روی نمودار است.



نمودار زیر میانگین متحرک ۱۰۰ روزه را بر روی نمودار روزانه بیت‌کوین نشان می‌دهد. همانطور که می‌بینید، این میانگین متحرک با بازار حرکت می‌کند، هم به سمت پایین و هم به سمت بالا، به شکلی نرم‌تر. این روشی عالی برای حذف نویز نوسانات روزانه است.

نمودار میانگین متحرک ۱۰۰ روزه بر روی نمودار روزانه بیت‌کوین
نمودار میانگین متحرک ۱۰۰ روزه بر روی نمودار روزانه بیت‌کوین

در اصل، میانگین‌های متحرک به معامله‌گران کمک می‌کنند تا جهت روند را درک کنند. معامله‌گران همچنین می‌توانند از این اندیکاتورها به عنوان حمایت و مقاومت پویا استفاده کنند. همانطور که در مثال زیر می‌بینید، میانگین متحرک نمایی ۱۰۰ روزه چندین بار به عنوان مقاومت و حمایت عمل کرده است، به ویژه زمانی که با منطقه افقی عرضه و تقاضا هم‌راستا شده است.

میانگین متحرک نمایی ۱۰۰ روزه
میانگین متحرک نمایی ۱۰۰ روزه

هنگام معامله با میانگین‌های متحرک، مهم است توجه داشته باشید که آن‌ها در محیط‌های دارای روند خوب کار می‌کنند اما زمانی که بازار به صورت افقی حرکت می‌کند، کارایی خود را از دست می‌دهند.

میانگین متحرک با تأخیر از حرکت قیمت پیروی می‌کند، زیرا طول می‌کشد تا حرکت قیمت در میانگین ۱۰۰ روزه منعکس شود. هرچه میانگین متحرک کوتاه‌تر باشد (برای مثال، یک میانگین متحرک ۱۳ روزه)، سریع‌تر به نوسانات قیمت واکنش نشان می‌دهد.

استراتژی شماره ۲: صلیب طلایی (Golden Cross) و صلیب مرگ (Death Cross)

یکی دیگر از تکنیک‌های معاملاتی قدرتمند بر پایه میانگین‌های متحرک استوار است، اما از آنجا که یک استراتژی کاملاً متفاوت است، شایستگی دارد که به صورت مستقل مورد بررسی قرار گیرد. همانطور که بحث شد، میانگین‌های متحرک قیمت متوسط را بر اساس یک دوره زمانی معین از کندل‌استیک‌ها نمایش می‌دهند. صلیب طلایی و صلیب مرگ زمانی ظاهر می‌شوند که یک میانگین متحرک بلندمدت و یک میانگین متحرک کوتاه‌مدت از یکدیگر عبور کنند. برای توضیح بیشتر، ما از میانگین‌های متحرک ۵۰ روزه و ۲۰۰ روزه استفاده می‌کنیم.



صلیب مرگ، همانطور که از نامش پیداست، سناریوی نزولی است. این زمانی رخ می‌دهد که میانگین متحرک ۵۰ روزه از زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه عبور کند. در واقع، این به شما می‌گوید که روند کوتاه‌مدت ضعیف است و می‌توان انتظار کاهش قیمت را در این مدت داشت.

در مقابل، صلیب طلایی نشانه‌ای صعودی است، جایی که میانگین متحرک ۵۰ روزه از بالای میانگین متحرک ۲۰۰ روزه عبور می‌کند. این نشان‌دهنده قدرت است و معمولاً نشانه‌ای برای افزایش بیشتر است.

نمودار زیر دو مثال اخیر از صلیب مرگ و صلیب طلایی را در نمودار روزانه بیت‌کوین نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید، این سیگنال معمولاً تنها پس از یک حرکت قابل توجه قبلی به وجود می‌آید. قیمت از کف صعود می‌کند و صلیب طلایی بسیار دیرتر در پدیدار می‌شود. با این حال، از نظر تاریخی، صلیب‌های طلایی و مرگ دارای نرخ برخورد قابل قبولی هستند.

صلیب مرگ و صلیب طلایی در نمودار روزانه بیت‌کوین
صلیب مرگ و صلیب طلایی در نمودار روزانه بیت‌کوین

با این وجود، آن‌ها همچنین تاریخچه‌ای از سیگنال‌های غلط دارند، به ویژه در زمان عملکرد تریدینگ رنج. میانگین‌های متحرک و عبورهای آن‌ها در طی روندهای قوی خوب کار می‌کنند، اما ما توصیه نمی‌کنیم که در طی عملکرد قیمتی افقی تنها بر آن‌ها تکیه کنید.

معامله‌گران با تجربه تمایل دارند از صلیب‌های طلایی و مرگ، عمدتاً در تایم‌فریم‌های بالاتر استفاده کنند، اما برخی از معامله‌گران موفق شده‌اند استراتژی کارآمدی را پیرامون آن‌ها در تایم‌فریم‌های کوتاه‌تر نیز ایجاد کنند.

استراتژی شماره ۳: ساختار بازار

یکی دیگر از استراتژی‌های محبوب – و آسان برای فراگیری – درک جهت بازار بدون استفاده از هیچ اندیکاتوری است. با درک درستی از ساختار بازار، معامله‌گران می‌توانند حس نمودار را در یک چشم به هم زدن دریابند.



ساختار بازار جهت قیمت یک دارایی را با نگاهی گسترده به شما می‌گوید. سه نوع ساختار بازار وجود دارد: صعودی، نزولی و افقی. اوج‌ها و کف‌های پی در پی (که همچنین به نام نقاط تاب‌آوری شناخته می‌شوند) برای تعیین نوع ساختار بازار استفاده می‌شوند.

نمودار زیر یک مثال است. ساختار بازار در ابتدا نزولی است چرا که قیمت کف‌ها و اوج‌های پایین‌تری را ساخته است. به محض اینکه اولین کف بالاتر ساخته می‌شود، زمان آن فرا رسیده که توجه بیشتری کنیم. شکست کامل ساختار بازار زمانی رخ می‌دهد که قیمت فراتر از آخرین سقف حرکت کند و سقف بالاتری را تأیید کند.

مثال تغییر در ساختار بازار
مثال تغییر در ساختار بازار

در این نقطه، جهت کلی بازار تغییر می‌کند. همانطور که در مورد میانگین‌های متحرک است، این اطلاعات به شما کمک می‌کنند تا جهتی که می‌خواهید در آن معامله کنید را تعیین کنید. در نهایت، معاملات لانگ معمولاً در یک روند صعودی بهترین شرط هستند، در حالی که در روندهای نزولی بهتر است از معاملات شورت استفاده کنید (این یک مشاوره مالی نیست).

بهترین بخش در مورد ساختار بازار این است که حتی در کوچکترین تایم‌فریم‌ها نیز خوب کار می‌کند. معامله‌گران دوست دارند از این تغییرات در جهت بازار (شکست ساختار بازار) به عنوان محرک‌های معامله استفاده کنند. به عنوان مثال، کسی می‌تواند تصمیم بگیرد که وارد معامله‌ای در جهت روند جدید شود و آن را تا زمانی که ساختار بازار در جهت دیگر شکسته شود، نگه دارد.

این می‌تواند نتایج قدرتمندی به همراه داشته باشد، اما ساختار بازار – همانند هر ابزار دیگری – می‌تواند سیگنال‌های غلط نیز ارائه دهد. زمانی که این سیگنال‌های غلط رخ می‌دهند، اغلب روند قبلی را تثبیت می‌کنند، که می‌تواند منجر به شتاب گردد.

استراتژی شماره ۴: میانگین قیمت‌گذاری دلاری

تا کنون، ساده‌ترین استراتژی در این لیست، میانگین قیمت‌گذاری دلاری (همچنین به عنوان DCA شناخته می‌شود) است. به دلیل سادگی‌اش، احتمالاً شما قبلاً از این استراتژی استفاده کرده‌اید، اگرچه شاید به صورت ناخودآگاه. در اساس، این استراتژی به جای خرید همه چیز یکجا، با خرید مقدار کمی از یک رمزارز در بازه‌های زمانی معین کار می‌کند. بخش کلیدی این استراتژی این است که شما به خرید ادامه می‌دهید، بدون توجه به اینکه بازار چه می‌کند.



برای مثال، بانی هر سه‌شنبه ۲۵۰ دلار از اتریوم را در طول کل سال ۲۰۲۳ خریداری می‌کند و در مجموع ۱۳,۰۰۰ دلار سرمایه‌گذاری می‌کند. این استراتژی به خوبی کار می‌کند زیرا ورود تدریجی به بازار در طول زمان، نوسانات بازار را هموار می‌کند. این به شما کمک می‌کند تا با احساسات در زمان نوسانات بازار مقابله کنید، زیرا شما زمان دارید تا به حجم پوزیشن خود عادت کنید.

با این حال، این استراتژی مورد انتقاد زیادی قرار گرفته است، با مخالفانی که به این نکته اشاره می‌کنند که کسی که شروع به میانگین قیمت‌گذاری دلاری در اوج یک بازار گاوی می‌کند، به طور قابل توجهی سقوط خواهد کرد. آن‌ها یک نکته معتبر را مطرح می‌کنند – استراتژی‌های DCA نباید به صورت تصادفی اجرا شوند، بلکه باید در شرایط خاصی به کار گرفته شوند.

برای مثال، اگر بیت‌کوین به مدت چندین ماه در بازار نزولی قرار داشته و بیش از ۷۰٪ از بالاترین قیمت تاریخی خود کاهش یافته باشد، شما می‌توانید با احتمال بسیار بیشتری از تکنیک‌های DCA برای کسب بازده مثبت استفاده کنید (این مشاوره مالی نیست)

هنگامی که یک بازار گاوی جدید آغاز می‌شود، می‌توانید استراتژی DCA را خاموش کنید و تماشا کنید که حساب شما رشد می‌کند، تا زمانی که دایی‌ها و دوستان شما نیز در مورد رمزارزها با شما صحبت کنند. این زمانی است که معامله‌گران موفق از تکنیک‌های معکوس DCA استفاده می‌کنند، با فروش بخشی از سبد دارایی خود در بازه‌های زمانی ثابت.

استراتژی شماره ۵: اندیکاتور قدرت نسبی (RSI) – واگرایی‌ها

یک استراتژی پیچیده‌تر اما بسیار مؤثر، زمانی یافت می‌شود که اندیکاتور قدرت نسبی را با عملکرد قیمت مقایسه کنیم. اندیکاتور قدرت نسبی یک نوسان‌ساز (oscillator) مومنتوم است، که ابزارهایی هستند که قدرت یا ضعف یک دارایی خاص را تصویر می‌کنند. با حرکت بین ۱۰۰ و ۰، خوانش‌های بالاتر نشان‌دهنده مومنتوم خرید هستند، در حالی که خوانش‌های پایین‌تر نشان‌دهنده مومنتوم فروش هستند.



در حالی که بسیاری از معامله‌گران تنها به خوانش‌های اشباع خرید (اندیکاتور RSI بالاتر از ۷۰) و اشباع فروش (اندیکاتور RSI پایین‌تر از ۳۰) تکیه می‌کنند، بخصوص موضوع زمانی جذاب می‌شود که شروع به تحلیل اختلافات بین اندیکاتور RSI و عملکرد قیمت می‌کنیم.

برای مثال، زمانی که شاخص RSI کف‌های بالاتری را نشان می‌دهد در حالی که قیمت برای کف پایین‌تری تلاش می‌کند، این به عنوان یک سیگنال صعودی قوی دیده می‌شود. این نشان می‌دهد فروشندگان در حال از دست دادن مومنتوم هستند و بازار آماده برگشت است. واگرایی صعودی موسوم به تاریخی منجر به یک ارتداد قابل توجه شده است. به آخرین کف بیت‌کوین به عنوان مثال نگاه کنید – بازار دقیقاً در کف‌ها یکی از این واگرایی‌های صعودی را ساخته است.

زمانی که شاخص RSI کف‌های بالاتری را نشان می‌دهد
زمانی که شاخص RSI کف‌های بالاتری را نشان می‌دهد

همچنین یک همتای نزولی برای این واگرایی وجود دارد؛ واگرایی‌های نزولی زمانی شکل می‌گیرند که قیمت اوج‌های بالاتری را می‌سازد، اما اندیکاتور RSI اوج پایین‌تری را نشان می‌دهد. این نشان می‌دهد خریداران در حال از دست دادن مومنتوم هستند و یک برگشت در روند در کار است. این سیگنال در اوج بازار گاوی ساخته شد، که نشان‌دهنده یکی از قابل توجه‌ترین برگشت‌ها در سال‌های اخیر است.

قیمت اوج‌های بالاتری را می‌سازد، اما اندیکاتور RSI اوج پایین‌تری را نشان می‌دهد
قیمت اوج‌های بالاتری را می‌سازد، اما اندیکاتور RSI اوج پایین‌تری را نشان می‌دهد

در مجموع، واگرایی‌ها بین قیمت و اندیکاتور قدرت نسبی سیگنال‌های معاملاتی قوی هستند که می‌توانند به شما در تشخیص برگشت‌ها قبل از وقوع آن‌ها کمک کنند. قوی‌ترین سیگنال‌ها در انتهای اندیکاتور RSI، بالاتر از ۷۰ و پایین‌تر از ۳۰ رخ می‌دهند. واگرایی‌ها در تمام تایم‌فریم‌ها نیز کاربرد دارند، اما ما آن‌ها را در نمودارهای ۴ ساعته و روزانه مؤثرتر یافته‌ایم.

کلام پایانی

این خلاصه‌ای بود از نوشته ما، که پنج استراتژی معاملاتی متفاوت را برای شما در اختیار می‌گذارد تا همزمان با ورود به بازار ارز دیجیتال از آن‌ها استفاده کنید.

برای خلاصه کردن، میانگین‌های متحرک می‌توانند به شما در درک جهت کلی روند کمک کنند یا زمانی که قیمت به سطح حمایتی اصلاح می‌شود، به شما اعتماد به نفس بیشتری بدهند. هنگام استفاده از چندین میانگین متحرک، عبور این میانگین‌های متحرک می‌تواند به عنوان سیگنال‌های هشدار یا تأیید یک روند تازه تشکیل‌شده عمل کنند.

ساختار بازار و اندیکاتور قدرت نسبی می‌توانند به شما در تشخیص زودهنگام برگشت‌ها کمک کنند، ورودی‌ها و خروجی‌های به موقع را به شما ارائه دهند و به شما کمک کنند تا از هر حرکت در بازار بهترین استفاده را ببرید. استراتژی‌های میانگین قیمت‌گذاری دلاری می‌توانند برای دوره‌های طولانی‌تر استفاده شوند و سبد دارایی بلندمدتی را برای بازار گاوی بعدی بسازند.

در مجموع، ما توصیه می‌کنیم با شاخص‌های مختلف آزمایش کنید، بیشتر درباره آن‌ها بیاموزید و تعیین کنید کدام یک برای شما به خوبی کار می‌کند. هنگامی که تصمیم می‌گیرید از کدام استراتژی‌ها استفاده کنید، مهم است که بیش از حد بر یک استراتژی خاص تمرکز نکنید.

بر اساس تجربه ما، تحلیل زمانی بهترین نتیجه را می‌دهد که در هم‌راستایی با یک یا دو شکل دیگر تحلیل استفاده شود – به عنوان مثال، ترکیب واگرایی‌های شاخص قدرت نسبی با ساختار بازار و تحلیل عملکرد قیمت (پرایس اکشن).

منبع: CoinMarketCap

سوالات پرتکرار

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.